...و صبور نام تو بود بانو

آخرین مطالب

تردید

يكشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۴۷ ب.ظ
-کمان دار ها آماده، زه ها کشیده.
دستش شل شد،
باز هم همان تردید همیشگی...
فرمانده کمانش را پایین آورد، اما این کار باید انجام می شد، این به صلاح مردم بود
فریاد زد: با فرمان من، حالا.
تیر ها به قلب آسمان زدند...


پی نوشت ها در ادامه ی مطلب

1- ربا حرب با خداوند است
2- در سخنرانی سبک زندگی دکتر عباسی شنیدم بانک ها اساسشان ربوی است
3- رئیس کل سابق بانک مرکزی (فردی متدین بود) می گفت خود و خانواده شان هیچ حسابی در هیچ بانکی ندارند...
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۷/۰۷
  • ۶۲۰ نمایش
  • حلما

نظرات (۳)

  • علی ملکی معاف
  • سلام
    خیلی خوب
    منتهی ای کاش بحث ربا و مدیر اون بانک هم توی داستانک گنجیده میشد طوری. چه طورش رو البته نمیدونتم!
    خسته نباشید
    پاسخ:
    سلام.
    ممنون.
    نمی دونم، این به ذهنم نرسید راستش.
    چقدر این روزها بد می گذرند...
    دلم برات خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی تنگ شده 
    پاسخ:
    دل مام تنگه خواهرم...
    یادآوری خاطرات دیوانه کننده است.
    هر روز میرم دانشگاه اینجا داغون میشم و بر میگردم.
    هیچکی بچه های خودمون نمیشه...
  • آنروز نزدیک است!
  • سلام - چکار میشه کرد؟راه حلی براش نیس؟چه کنیم با لقمه های حرام جامعه!!؟
    یه دوستی از روی غفلت وفراموشی و ندانمکاری یه اشتباهی کرده بود ولی زیاد مطمئن نبود که حرام بوده یانه!خودشو به رنج انداخت تا اون حرام از جسم و روحش آب شه!توبه کرد.بدون اینکه از کسی بپرسه 40روز بنیابت از کسی روزه گرفت و در قبالشم مقداری پول گرفت و پول رو هم صدقه داد.با اینکار 5 کیلو از جسمش آب شد ، روحش صاف شد و هنوز در خوف و رجاء بود!خدایا بخاطر توکلش شهادت را نصیبش کن.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">